موقع پایان نامه کارش برایم فان بود و خوش می گذشت. ولی عموجان روی من حساب باز کرد و منتظر بود دفاع کنم و بیایم جدی کار کنم. و این چنین شد که در فضای مجازی بازاریابی می کنم درحالی که اصلا بلد نیستم چه کنم:/ و البته عموجان معتقدند همکاران دوروبرش هم بازاریابی شان همین شکلی است و کسی از تخصص در این زمینه استفاده نمی کند!
بیزینس تجربه جالبی ست، فضای متفاوتی دارد با آنچه تا به حال درزندگی ام تجربه کرده ام و میتواند بستری برای رشد من در نقاط ضعفم در تعامل و ارتباط برقرار کردن و افزایش اعتماد به نفسم باشد.
اگر تجربه ای در این زمینه ها دارید ممنون می شوم کمکم کنید:)
تصمیم گرفته ام فعلا چند ماهی مشغول این کار باشم تا هم کمی برایم استراحت فکری باشد و زمان های اضافه را برای مطالعه در جامعه شناسی و مددکاری بگذارم و هم اینکه به درآمد اندکش نیاز دارم. تا ببینیم چه پیش می آید و خدا چه می خواهد.
درباره این سایت